ارتباط با يکديگر (كودك و نوجوان)(1)
ارتباط با يکديگر (كودك و نوجوان)(1)
ارتباط با يکديگر (كودك و نوجوان)(1)
نويسنده:داگمارف.کرام
ترجمه و تاليف : سپيده خليلي
ترجمه و تاليف : سپيده خليلي
وقتي انسان ها با يکديگر تماس برقرار مي کنند، يک ارتباط ايجاد مي شود. اين ارتباط مي تواند مستقيم و از راه صحبت کردن اتفاق بيفتد؛ در اين صورت علاوه بر ارتباط کلامي، حرکات ميميک چهره، اندام ها، وضعيت قرار گرفتن بدن، ارتباط چشمي و آهنگ صدا، نقش مهمي ايفا مي کنند. اين نوع ارتباط از زمان به وجود آمدن انسان، وجود داشته است. چند هزار سال بعد، هنگامي که انسان خط را آموخت، ارتباط نوشتاري به وجود آمد. پس از آن، ارتباط تلفني رايج شد که در اين نوع ارتباط، صدا و آهنگ صدا بر جمله هاي فرد گوينده اثر مي گذارد. از دستاوردهاي وسيله هاي ارتباطي جديد، فکس، ايميل و پيام کوتاه( SMS) است که باز هم در دسته وسايل ارتباطي نوشتاري قرار مي گيرند.
هر فرهنگ و هر اجتماعي، رفتار مناسب خود را مي طلبد. طبيعي است که اين رفتار هم، با گذشت زمان تغيير مي يابد؛ همان طور که گفتار، سبک لباس پوشيدن و معماري نيز به مرور زمان دگرگون مي شود.
انسان هاي باادب تا حدي در برابر انسان هاي ديگر احساس مسؤوليت مي کنند. گفتن کلمه هاي درست و بموقع و حرکات بدني صحيح و بجا هميشه راهگشاست؛ مانند کليدي که قفل يک در را باز مي کند. آنچه در پشت در قرار دارد، يک علامت آشنا و واکنش دوستانه است. اگر کلمه مناسب را بدانيد، اين فرآيند به همين راحتي اتفاق مي افتد. مي توانيم بچه ها را به تدريج به استفاده از جمله هاي مناسب در اجتماع عادت دهيم و راه استفاده صحيح از کلمه ها را از کودکي به آنها بياموزيم.
در زمان گذشته، دنياي بزرگسالان از دنياي کودکان فاصله زيادي داشت. بچه ها درگير دنياي خودشان بودند و بزرگسالان هم؛ ولي به تدريج اين فاصله کم و کمتر شد، به طوري که امروز دنياي پدر و مادرها و دنياي بچه ها به شدت در هم تنيده است. به علاوه، پدر و مادرها ترجيح مي دهند که توانايي هاي خودشان را به فرزندان خود نشان دهند و از سازمان دهي پيچيده مراقبت از فرزند شانه خالي کنند يا برنامه هاي مورد علاقه خود را با وظايف پدري يا مادري پيوند دهند، به هر حال، وظيفه شماست که فرزند خود را تشويق کنيد تا حد معيني با بزرگسالان ارتباط داشته باشد و از اين رابطه لذت ببرد. در نهايت کودک نياز دارد که از راه بازي و در هنگام بازي، آداب و قوانين ادب و احترام را تمرين کند؛ چون بيشتر وقت ها، کاستي در رفتار سبب شرمندگي و احساس جهل و ناداني مي شود و همه اينها به از بين رفتن اعتماد به نفس منجر مي شود. دانستن راه صحيح به او اعتماد به نفس مي دهد و سرانجام اعتماد به نفس به احترام منجر مي شود. در عين حال، شيوه رفتاري افراد خانواده شما با يکديگر در ذهن کودک نقش مي بندد.
صبح ها حتي اگر هيجان زده هستيد و عجله داريد، به فرزند خود صبح به خير بگوييد و با مهرباني او را بدرقه کنيد تا به مدرسه برود. در طول روز نيز نگذاريد که مسائل خارج از خانه بر رابطه شما و فرزندتان اثر بگذارد.
ادب و احترام نبايد به مناسبت هاي اجتماعي محدود باشد.
با افزايش سن کودکان، شيوه برخورد آنها هنگام سلام دادن تغيير مي کند؛ مثلاً هنگامي که به محلي تلفن مي زنند، نه سلام مي دهند و نه خودشان را معرفي مي کنند؛ حتي بعضي از نوجوان ها وقتي به در خانه دوست خود مي روند، با پدر و مادر او صحبت نمي کنند و گاه آنها را اصلاً ناديده مي گيرند. همه اينها به دليل ناآگاهي از شيوه ارتباط صحيح با بزرگسالان است و ما پدر و مادرها بايد اين رفتارهاي نوجوان ها را تجربه کنيم و به دنبال راه حلي براي آنها باشيم.
بيشتر بچه ها هنگامي که در شرايط سلام دادن قرار مي گيرند، غافلگير مي شوند؛ بنابراين با يک لبخند و نگاهي مهربان، اعتماد به نفس آنها را تقويت کنيد.اين کار در برخورد اول، تأثير بسزايي دارد. بهتر است ارتباط چشمي خود را با کودک قطع نکنيد؛ چون بيشتر وقت ها به اطراف نگاه کردن، خجالت را در کودک تقويت مي کند. در آخر، بچه ها هنگامي مي توانند بفهمند که با آنها احوالپرسي مي کنيد که واقعاً نشان دهيد که آنها را ديده ايد و روي سخنتان با آنهاست.
بار دست دادن با فرزند خود را امتحان کنيد و بفهميد که او چگونه دست مي دهد.( البته در مورد کودکان پيش دبستاني طبيعي است که با احتياط دست بدهند و نه محکم).
ما بيشتر وقت ها فراموش مي کنيم که بچه ها نسبت به لمس شدن، بسيار حساس تر از بزرگسالان هستند. شايد به اين دليل که قدري احساس ناتواني مي کنند؛ با وجود اين، اگر مي بينيد که فرزند شما از هرگونه نوازش و تماس بدني که در زندگي خانوادگي معمولي برقرار مي شود، فرار مي کند، به دلخواه او عمل نکنيد؛ زيرا او بايد اجتماعي زندگي کند و در دنياي اجتماعي امروز آداب و رسومي وجود دارد که دست دادن با ديگري، يکي از ابتدايي ترين شکل آن به شمار مي رود.
همواره به فرزند خود يادآوري کنيد که هنگام سلام دادن، اگر دستش در جيبش باشد، عملي ناپسند است و اگر جلو پاي کسي که سلام مي دهد، بلند نشود، عملي بي ادبانه است.
آنها را وادار به بوسيدن کرد و بايد اجازه دهيم که هر طور دلشان مي خواهد، عمل کنند. به زور بوسيدن، کودک را فراري مي دهد. از طرفي ممکن است با واکنش شديد او رو به رو شويد و خطر اصابت سر او با صورت شما پيش مي آيد. و وقتي بوسه براي هر دو طرف دردناک مي شود، خشونت جاي مهرباني را مي گيرد.
جالب است بدانيد که بيشتر فرانسوي ها فقط صورت خود را به سمت چپ و راست صورت ديگري مي چسبانند؛ چون لمس و تماس به هر صورتي امکان پذير و دوست داشتني است؛ بنابراين شما به عنوان يک بزرگسال بايد احساس کودکانه فرد مقابل خود را درک کنيد و اگر تمايلي به بوسيدن نداشت، از بوسيدن او صرف نظر کنيد.
وقتي کودک يا نوجواني مسيري را تنها طي مي کند و مثلاً يکي از هم مدرسه اي هايش را مي بيند، مي تواند خودش را با اسم و فاميل به او معرفي کند و در صورتي که لازم بود، توضيحي اضافه بدهد:" من همکلاسي امير هستم." يا " ما با هم توي يک تيم فوتبال بازي مي کنيم."
کودکان هم مي توانند کودکان ديگر را معرفي کنند؛ مثلاً وقتي کودک شما دوستي را با خود به خانه مي آورد، مانعي ندارد اگر خودش او را معرفي کند.
براي کودکان پيش دبستاني دانستن نام کوچک افراد کفايت مي کند؛ مگر اين که عملاً بخواهيم فردي را با نام خانوادگي اش صدا بزنند. فراموش نکنيد که اگر کودکتان نام دوستي را از شما پرسيد، هرگز با بي توجهي به او پاسخ ندهيد:" تو که او را نمي شناسي!" يا " دانستن اسم او، چه فايده اي براي تو دارد."
در مورد نوجوانان، سلام دادن نشان مي دهد که چه کسي، کجا بوده، اکنون چه حالي دارد و روز را با چه روحيه اي سپري خواهد کرد. پدر و مادر مادر مي توانند با يک سلام ساده، تا حدودي وضعيت کنوني فرزند خود را محک بزنند و اگر از فرزند خود شناخت کافي داشته باشند، معمولاً اشتباه نمي کنند. پس بهتر است که از همان سال هاي اول کودکي، گفتن سلام را در خانه مرسوم کنيد؛ به طوري که نگفتن آن در ذهن افراد خانواده سؤال برانگيز باشد.
و گاه پدر و مادر بدون در نظر گرفتن شرايط صاحبخانه به حرف فرزند خود عمل مي کنند. براي اين که مشکل در روابط شما و خانواده ديگري ايجاد نشود، حتماً به ساعت مقرري که از قبل تعيين کرده ايد، پايبند باشيد و از اين طريق به فرزند خود نيز وقت شناسي را بياموزيد، بهترين ساعت هفت بعد از ظهر است. خوش قولي شما، سبب مي شود که با روي باز از فرزندتان استقبال کنند.
گاهي خداحافظي با سفارش هاي ويژه همراه مي شود؛ مثل: فراموش نکردن شستن دست ها قبل از خوردن تغذيه، جا نگذاشتن وسايل شخصي در مدرسه، گوش دادن به درس و از اين قبيل سفارش ها؛ بنابراين، خداحافظي مي تواند فرصت خوبي براي يک شروع ديگر باشد؛ شروع برنامه هايي که بعد از آن لحظه قرار است اجرا شود.
البته وقتي مادر و فرزند به شدت به يکديگر وابسته باشند، خداحافظي مي تواند براي هر دو آزاردهنده باشد. مانند وقتي که کودک راضي نمي شود از مادر جدا شود و به مهدکودک برود. در اين صورت براي مدت کوتاهي بايد از خداحافظي صرف نظر کرد تا زمان بريدن از او کوتاه تر شود. سپس وقتي به مرور کودک به رفتن به مهدکودک عادت کرد، مي توان به طور عادي از او خداحافظي کرد. گاه اين جدايي براي مادر سخت تر است و کودک اين را با نگاه به چهره مادر درک مي کند. چشم هاي پر اشک مادر يا صداي لرزان او هنگام خداحافظي از کودک، از ناراحتي مادر خبر مي دهد؛ بنابراين سعي کنيد با شادي از کودک خود خداحافظي کنيد . به او بگوييد که منتظرش هستيد. عشق و علاقه خود را بدرقه راهش کنيد تا با قدرت از شما جدا شود.
مهم ترين خداحافظي در طول شبانه روز، خداحافظي براي رفتن به رختخواب است. هرچه بچه کوچک تر باشد، اين کار مي تواند با مراسم مفصل تري اجرا شود. مانند حمام کردن کودک قبل از خواب، کتاب خواندن يا گفتن قصه، پاسخ دادن به سؤال هاي او و دعا کردن براي همه. شب فرصت خوبي براي جبران کمبود توجه روزانه به کودک است. اگر شاغل هستيد و در طول روز فرصت وقت گذاشتن براي کودک را نداريد، از اين فرصت شبانه استفاده کنيد. بگذاريد به رختخواب رفتن براي کودک با هيجان و کارهاي دوست داشتني توأم باشد؛ به طوري که خودش داوطلبانه بخواهد به موقع به رختخواب برود. مطمئن باشيد که اين کار، ارزش وقت گذاشتن را دارد.
صحبت کردن و گوش دادن آگاهانه بايد آموخته شود. اين دو کار ارزش آموختن را دارند؛ زيرا: چنين صحبت هاي اساسي به رفع مشکلات پدر و مادر و فرزند کمک مي کنند. در ضمن هم گوينده و هم شنونده بايد به هر دو نقش تسلط داشته باشند.
ولي چنين احساسي در مورد نوجوان ها با خشم همراه است؛ زيرا نوجوان نيازمند توجه و ابراز عقيده است و اگر اين فرصت از او گرفته شود، به خشم و دلخوري و گله و شکايت منجر مي شود، صحبت کردن با همسالان نيز هميشه آسان نيست و معمولاً به بحث و سرانجام به مشاجره ختم مي شود. اين نکته حتي در مورد خواهر و برادر يا به عبارتي فرزندان يک خانواده نيز صدق مي کند؛ بنابراين، حرف زدن با يکديگر را بايد ياد گرفت. پس يک موضوع خاص را در خانواده انتخاب کنيد. زماني که کودکتان بتواند حرف بزند، آموزش گفت و گو در خانواده مي تواند شروع شود.
حقيقي بودن: هر کسي بايد براساس شرايط حقيقي صحبت کند و از گفتن کلمه هايي مانند " هميشه " يا " هرگز" بپرهيزد. يعني يک مورد را به کل تعميم ندهد.
درباره رفتار واقعي صحبت کنيد: به هيچ وجه رفتار خاص يک نفر را به همه تعميم ندهيد.
از موضوع خارج نشويد: از اين شاخه به آن شاخه نپريد.
احساسات خود را بيان کنيد: هر کسي بايد توصيف کند که حالش چگونه است، هر چيزي بر او چه اثري مي گذارد، چه آرزويي دارد، از چه چيزي آسيب مي بيند و چگونه ناراحت مي شود.
شما مي توانيد حتي قبل از آن که پدر يا مادر شويد، با همسر خود اين آموزش را شروع کنيد. حتماً ساده ترين قانون هاي گفت و گو را مي شناسيد:
به يکديگر احترام بگذاريد. حتي بزرگسالان نيز هنگام گفت و گو بايد به کودکان احترام بگذارند؛ بنابراين وقتي با کودکي هم صحبت مي شويد، بهتر است که هر دو از شرايط يکسان گفت و گو بهره مند شويد. پس در کنار کودک بنشينيد تا اختلاف قد شما کمتر شود و سپس با او حرف بزنيد.
هريک از طرفين بايد بتوانند به قدر کافي حرف بزنند.
هريک بايد به حرف ديگري با صبر و حوصله و توجه گوش دهد.
کسي نبايد حرف ديگري را قطع کند يا به وسط آن بپرد.
در طول گفت و گو بايد ارتباط چشمي را حفظ کنيد.
مراقب باشيد که بلند صحبت نکنيد، از فرمول بندي تحقيرآميز، تمسخر، رسوا کردن و به رخ کشيدن نقطه هاي ضعف ديگري خودداري کنيد؛ زيرا هرگونه حمله به ويژگي هاي شخصيت فرد، به مشاجره و دعوا منجر مي شود.
همه اين نکته ها نشان مي دهند که هرکسي بايد بتواند درست صحبت کند و درست گوش دهد. رعايت اين نکته ها، به داشتن گفت و گوي موفقيت آميز با هر فردي کمک مي کند و نشانه ادب فردي است. و وقتي مشکل يا اختلاف نظري بين دو نفر وجود دارد، گفت و گو را به جهت مثبت مي کشاند.
نشانه علاقه شنونده است و باعث تقويت گوينده مي شود.
خلاصه کردن: وقتي گوينده به سخنانش خاتمه مي دهد، شنونده بايد مهم ترين گفته هاي او را يک بار ديگر در ذهن خود خلاصه کند.
پرسيدن سؤال: اگر شنونده مطمئن نباشد که حرف هاي گوينده را به طور صحيح متوجه شده است، بايد از او بپرسد.
تحسين: صداقت گفتار گوينده مي تواند با تذکرهاي مثبت تقويت شود.
فراخواني احساس سرکوب شده: اگر شنونده از شنيدن حرف دلخور شود، بايد آن را بيان و احساسش را توصيف کند.
منبع: ف.کرام ،داگمار،ترجمه وتالیف:خلیلی،سپیده ،آموزش آداب معاشرت به کودکان و نوجوانان،موسسه نشر پنجره،1388
پيدا کردن لحن مناسب کار سختي نيست
هر فرهنگ و هر اجتماعي، رفتار مناسب خود را مي طلبد. طبيعي است که اين رفتار هم، با گذشت زمان تغيير مي يابد؛ همان طور که گفتار، سبک لباس پوشيدن و معماري نيز به مرور زمان دگرگون مي شود.
انسان هاي باادب تا حدي در برابر انسان هاي ديگر احساس مسؤوليت مي کنند. گفتن کلمه هاي درست و بموقع و حرکات بدني صحيح و بجا هميشه راهگشاست؛ مانند کليدي که قفل يک در را باز مي کند. آنچه در پشت در قرار دارد، يک علامت آشنا و واکنش دوستانه است. اگر کلمه مناسب را بدانيد، اين فرآيند به همين راحتي اتفاق مي افتد. مي توانيم بچه ها را به تدريج به استفاده از جمله هاي مناسب در اجتماع عادت دهيم و راه استفاده صحيح از کلمه ها را از کودکي به آنها بياموزيم.
در زمان گذشته، دنياي بزرگسالان از دنياي کودکان فاصله زيادي داشت. بچه ها درگير دنياي خودشان بودند و بزرگسالان هم؛ ولي به تدريج اين فاصله کم و کمتر شد، به طوري که امروز دنياي پدر و مادرها و دنياي بچه ها به شدت در هم تنيده است. به علاوه، پدر و مادرها ترجيح مي دهند که توانايي هاي خودشان را به فرزندان خود نشان دهند و از سازمان دهي پيچيده مراقبت از فرزند شانه خالي کنند يا برنامه هاي مورد علاقه خود را با وظايف پدري يا مادري پيوند دهند، به هر حال، وظيفه شماست که فرزند خود را تشويق کنيد تا حد معيني با بزرگسالان ارتباط داشته باشد و از اين رابطه لذت ببرد. در نهايت کودک نياز دارد که از راه بازي و در هنگام بازي، آداب و قوانين ادب و احترام را تمرين کند؛ چون بيشتر وقت ها، کاستي در رفتار سبب شرمندگي و احساس جهل و ناداني مي شود و همه اينها به از بين رفتن اعتماد به نفس منجر مي شود. دانستن راه صحيح به او اعتماد به نفس مي دهد و سرانجام اعتماد به نفس به احترام منجر مي شود. در عين حال، شيوه رفتاري افراد خانواده شما با يکديگر در ذهن کودک نقش مي بندد.
صبح ها حتي اگر هيجان زده هستيد و عجله داريد، به فرزند خود صبح به خير بگوييد و با مهرباني او را بدرقه کنيد تا به مدرسه برود. در طول روز نيز نگذاريد که مسائل خارج از خانه بر رابطه شما و فرزندتان اثر بگذارد.
ادب و احترام نبايد به مناسبت هاي اجتماعي محدود باشد.
سلام دادن
با افزايش سن کودکان، شيوه برخورد آنها هنگام سلام دادن تغيير مي کند؛ مثلاً هنگامي که به محلي تلفن مي زنند، نه سلام مي دهند و نه خودشان را معرفي مي کنند؛ حتي بعضي از نوجوان ها وقتي به در خانه دوست خود مي روند، با پدر و مادر او صحبت نمي کنند و گاه آنها را اصلاً ناديده مي گيرند. همه اينها به دليل ناآگاهي از شيوه ارتباط صحيح با بزرگسالان است و ما پدر و مادرها بايد اين رفتارهاي نوجوان ها را تجربه کنيم و به دنبال راه حلي براي آنها باشيم.
به چشم هاي من نگاه کن، کوچولو!
بيشتر بچه ها هنگامي که در شرايط سلام دادن قرار مي گيرند، غافلگير مي شوند؛ بنابراين با يک لبخند و نگاهي مهربان، اعتماد به نفس آنها را تقويت کنيد.اين کار در برخورد اول، تأثير بسزايي دارد. بهتر است ارتباط چشمي خود را با کودک قطع نکنيد؛ چون بيشتر وقت ها به اطراف نگاه کردن، خجالت را در کودک تقويت مي کند. در آخر، بچه ها هنگامي مي توانند بفهمند که با آنها احوالپرسي مي کنيد که واقعاً نشان دهيد که آنها را ديده ايد و روي سخنتان با آنهاست.
از اولين فرصت استفاده کنيد
لطفاً دست بده!
بار دست دادن با فرزند خود را امتحان کنيد و بفهميد که او چگونه دست مي دهد.( البته در مورد کودکان پيش دبستاني طبيعي است که با احتياط دست بدهند و نه محکم).
ما بيشتر وقت ها فراموش مي کنيم که بچه ها نسبت به لمس شدن، بسيار حساس تر از بزرگسالان هستند. شايد به اين دليل که قدري احساس ناتواني مي کنند؛ با وجود اين، اگر مي بينيد که فرزند شما از هرگونه نوازش و تماس بدني که در زندگي خانوادگي معمولي برقرار مي شود، فرار مي کند، به دلخواه او عمل نکنيد؛ زيرا او بايد اجتماعي زندگي کند و در دنياي اجتماعي امروز آداب و رسومي وجود دارد که دست دادن با ديگري، يکي از ابتدايي ترين شکل آن به شمار مي رود.
رفتار درست
همواره به فرزند خود يادآوري کنيد که هنگام سلام دادن، اگر دستش در جيبش باشد، عملي ناپسند است و اگر جلو پاي کسي که سلام مي دهد، بلند نشود، عملي بي ادبانه است.
نمي خواهي خاله را ببوسي؟
آنها را وادار به بوسيدن کرد و بايد اجازه دهيم که هر طور دلشان مي خواهد، عمل کنند. به زور بوسيدن، کودک را فراري مي دهد. از طرفي ممکن است با واکنش شديد او رو به رو شويد و خطر اصابت سر او با صورت شما پيش مي آيد. و وقتي بوسه براي هر دو طرف دردناک مي شود، خشونت جاي مهرباني را مي گيرد.
جالب است بدانيد که بيشتر فرانسوي ها فقط صورت خود را به سمت چپ و راست صورت ديگري مي چسبانند؛ چون لمس و تماس به هر صورتي امکان پذير و دوست داشتني است؛ بنابراين شما به عنوان يک بزرگسال بايد احساس کودکانه فرد مقابل خود را درک کنيد و اگر تمايلي به بوسيدن نداشت، از بوسيدن او صرف نظر کنيد.
چه کسي بايد اول سلام کند؟
معرفي و آشنايي بهتر
وقتي کودک يا نوجواني مسيري را تنها طي مي کند و مثلاً يکي از هم مدرسه اي هايش را مي بيند، مي تواند خودش را با اسم و فاميل به او معرفي کند و در صورتي که لازم بود، توضيحي اضافه بدهد:" من همکلاسي امير هستم." يا " ما با هم توي يک تيم فوتبال بازي مي کنيم."
کودکان هم مي توانند کودکان ديگر را معرفي کنند؛ مثلاً وقتي کودک شما دوستي را با خود به خانه مي آورد، مانعي ندارد اگر خودش او را معرفي کند.
تو او را نمي شناسي!
براي کودکان پيش دبستاني دانستن نام کوچک افراد کفايت مي کند؛ مگر اين که عملاً بخواهيم فردي را با نام خانوادگي اش صدا بزنند. فراموش نکنيد که اگر کودکتان نام دوستي را از شما پرسيد، هرگز با بي توجهي به او پاسخ ندهيد:" تو که او را نمي شناسي!" يا " دانستن اسم او، چه فايده اي براي تو دارد."
راحت بگو، سلام...
سلام دادن در خانواده
در مورد نوجوانان، سلام دادن نشان مي دهد که چه کسي، کجا بوده، اکنون چه حالي دارد و روز را با چه روحيه اي سپري خواهد کرد. پدر و مادر مادر مي توانند با يک سلام ساده، تا حدودي وضعيت کنوني فرزند خود را محک بزنند و اگر از فرزند خود شناخت کافي داشته باشند، معمولاً اشتباه نمي کنند. پس بهتر است که از همان سال هاي اول کودکي، گفتن سلام را در خانه مرسوم کنيد؛ به طوري که نگفتن آن در ذهن افراد خانواده سؤال برانگيز باشد.
خداحافظي
هميشه براي خداحافظي، دو نفر لازم است
پيدا کردن راه خداحافظي
اين نوع خداحافظي بدتر از خداحافظي نکردن است.
و گاه پدر و مادر بدون در نظر گرفتن شرايط صاحبخانه به حرف فرزند خود عمل مي کنند. براي اين که مشکل در روابط شما و خانواده ديگري ايجاد نشود، حتماً به ساعت مقرري که از قبل تعيين کرده ايد، پايبند باشيد و از اين طريق به فرزند خود نيز وقت شناسي را بياموزيد، بهترين ساعت هفت بعد از ظهر است. خوش قولي شما، سبب مي شود که با روي باز از فرزندتان استقبال کنند.
هرگز بي سلام وارد نشويد
خداحافظي در خانواده
گاهي خداحافظي با سفارش هاي ويژه همراه مي شود؛ مثل: فراموش نکردن شستن دست ها قبل از خوردن تغذيه، جا نگذاشتن وسايل شخصي در مدرسه، گوش دادن به درس و از اين قبيل سفارش ها؛ بنابراين، خداحافظي مي تواند فرصت خوبي براي يک شروع ديگر باشد؛ شروع برنامه هايي که بعد از آن لحظه قرار است اجرا شود.
البته وقتي مادر و فرزند به شدت به يکديگر وابسته باشند، خداحافظي مي تواند براي هر دو آزاردهنده باشد. مانند وقتي که کودک راضي نمي شود از مادر جدا شود و به مهدکودک برود. در اين صورت براي مدت کوتاهي بايد از خداحافظي صرف نظر کرد تا زمان بريدن از او کوتاه تر شود. سپس وقتي به مرور کودک به رفتن به مهدکودک عادت کرد، مي توان به طور عادي از او خداحافظي کرد. گاه اين جدايي براي مادر سخت تر است و کودک اين را با نگاه به چهره مادر درک مي کند. چشم هاي پر اشک مادر يا صداي لرزان او هنگام خداحافظي از کودک، از ناراحتي مادر خبر مي دهد؛ بنابراين سعي کنيد با شادي از کودک خود خداحافظي کنيد . به او بگوييد که منتظرش هستيد. عشق و علاقه خود را بدرقه راهش کنيد تا با قدرت از شما جدا شود.
مهم ترين خداحافظي در طول شبانه روز، خداحافظي براي رفتن به رختخواب است. هرچه بچه کوچک تر باشد، اين کار مي تواند با مراسم مفصل تري اجرا شود. مانند حمام کردن کودک قبل از خواب، کتاب خواندن يا گفتن قصه، پاسخ دادن به سؤال هاي او و دعا کردن براي همه. شب فرصت خوبي براي جبران کمبود توجه روزانه به کودک است. اگر شاغل هستيد و در طول روز فرصت وقت گذاشتن براي کودک را نداريد، از اين فرصت شبانه استفاده کنيد. بگذاريد به رختخواب رفتن براي کودک با هيجان و کارهاي دوست داشتني توأم باشد؛ به طوري که خودش داوطلبانه بخواهد به موقع به رختخواب برود. مطمئن باشيد که اين کار، ارزش وقت گذاشتن را دارد.
صحبت کردن و گوش دادن آگاهانه بايد آموخته شود. اين دو کار ارزش آموختن را دارند؛ زيرا: چنين صحبت هاي اساسي به رفع مشکلات پدر و مادر و فرزند کمک مي کنند. در ضمن هم گوينده و هم شنونده بايد به هر دو نقش تسلط داشته باشند.
از گفت و گو تا حرف
ولي چنين احساسي در مورد نوجوان ها با خشم همراه است؛ زيرا نوجوان نيازمند توجه و ابراز عقيده است و اگر اين فرصت از او گرفته شود، به خشم و دلخوري و گله و شکايت منجر مي شود، صحبت کردن با همسالان نيز هميشه آسان نيست و معمولاً به بحث و سرانجام به مشاجره ختم مي شود. اين نکته حتي در مورد خواهر و برادر يا به عبارتي فرزندان يک خانواده نيز صدق مي کند؛ بنابراين، حرف زدن با يکديگر را بايد ياد گرفت. پس يک موضوع خاص را در خانواده انتخاب کنيد. زماني که کودکتان بتواند حرف بزند، آموزش گفت و گو در خانواده مي تواند شروع شود.
گوينده:
حقيقي بودن: هر کسي بايد براساس شرايط حقيقي صحبت کند و از گفتن کلمه هايي مانند " هميشه " يا " هرگز" بپرهيزد. يعني يک مورد را به کل تعميم ندهد.
درباره رفتار واقعي صحبت کنيد: به هيچ وجه رفتار خاص يک نفر را به همه تعميم ندهيد.
از موضوع خارج نشويد: از اين شاخه به آن شاخه نپريد.
احساسات خود را بيان کنيد: هر کسي بايد توصيف کند که حالش چگونه است، هر چيزي بر او چه اثري مي گذارد، چه آرزويي دارد، از چه چيزي آسيب مي بيند و چگونه ناراحت مي شود.
شما مي توانيد حتي قبل از آن که پدر يا مادر شويد، با همسر خود اين آموزش را شروع کنيد. حتماً ساده ترين قانون هاي گفت و گو را مي شناسيد:
به يکديگر احترام بگذاريد. حتي بزرگسالان نيز هنگام گفت و گو بايد به کودکان احترام بگذارند؛ بنابراين وقتي با کودکي هم صحبت مي شويد، بهتر است که هر دو از شرايط يکسان گفت و گو بهره مند شويد. پس در کنار کودک بنشينيد تا اختلاف قد شما کمتر شود و سپس با او حرف بزنيد.
هريک از طرفين بايد بتوانند به قدر کافي حرف بزنند.
هريک بايد به حرف ديگري با صبر و حوصله و توجه گوش دهد.
کسي نبايد حرف ديگري را قطع کند يا به وسط آن بپرد.
در طول گفت و گو بايد ارتباط چشمي را حفظ کنيد.
مراقب باشيد که بلند صحبت نکنيد، از فرمول بندي تحقيرآميز، تمسخر، رسوا کردن و به رخ کشيدن نقطه هاي ضعف ديگري خودداري کنيد؛ زيرا هرگونه حمله به ويژگي هاي شخصيت فرد، به مشاجره و دعوا منجر مي شود.
همه اين نکته ها نشان مي دهند که هرکسي بايد بتواند درست صحبت کند و درست گوش دهد. رعايت اين نکته ها، به داشتن گفت و گوي موفقيت آميز با هر فردي کمک مي کند و نشانه ادب فردي است. و وقتي مشکل يا اختلاف نظري بين دو نفر وجود دارد، گفت و گو را به جهت مثبت مي کشاند.
شنونده
نشانه علاقه شنونده است و باعث تقويت گوينده مي شود.
خلاصه کردن: وقتي گوينده به سخنانش خاتمه مي دهد، شنونده بايد مهم ترين گفته هاي او را يک بار ديگر در ذهن خود خلاصه کند.
پرسيدن سؤال: اگر شنونده مطمئن نباشد که حرف هاي گوينده را به طور صحيح متوجه شده است، بايد از او بپرسد.
تحسين: صداقت گفتار گوينده مي تواند با تذکرهاي مثبت تقويت شود.
فراخواني احساس سرکوب شده: اگر شنونده از شنيدن حرف دلخور شود، بايد آن را بيان و احساسش را توصيف کند.
از گفت و گو دست نکشيد
هنر خوش صحبتي
منبع: ف.کرام ،داگمار،ترجمه وتالیف:خلیلی،سپیده ،آموزش آداب معاشرت به کودکان و نوجوانان،موسسه نشر پنجره،1388
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}